مقاله دکتر حسین آقایی نیا در خصوص جایگاه سوگند در نظام ادله اثبات دعوای کیفری
یکی از ادله اثبات دعوی به خصوص در امور کیفری موضوع «سوگند یا «قسامه» است. اگر هریک از ادله اثبات دعوی، ادله قطعی برای اثبات دعوی نباشد، در این صورت، شرع و قانون اجازه داده است تا اصحاب دعوا، برای اثبات شکایت یا رفع اتهام از خود، به سوگند شرعی متوسل شوند.
یکی از راه های اثبات جنایت عمدی و غیرعمدی، در مواردی که دلیل قطعی برای انتساب جنایت به متهم وجود ندارد، اما ظن قوی بر این موضوع است، توسل به «قسامه» است. همچنین در جایی که شاکی دلیل برای ادعای خود ندارد، متهم به عنوان منکر می تواند با «سوگند» خود را از اتهام تبرئه کند.
تعریف سوگند
سوگند در اصطلاح حقوقی به قسامه شهرت دارد که عبارت است از سوگندهایی که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می کند .
گاهی شرایط در یک جنایت رخ داده به گونه ای است که ولی دم مدعی قتل عمد است و یکی از دو شاهد عادل به قتل عمد و دیگری به اصل قتل شهادت می دهند و متهم قتل عمد را انکار کند و ظن برای قاضی بوجود آید، در اصطلاح حقوقی این قتل از موارد لوث محسوب می شود که اگر قراین و امارات موجب ظن قاضی نشود، صرف حضور فرد در محل وقوع جنایت از مصادیق لوث نبوده و متهم با ادای یک سوگند تبرئه می شود.
ارزش قضایی سوگند
به طور کلی سوگند فقط برای جنایت کاربرد دارد و برای سایر جرایم به کار نمی رود اما در نگاه دقیق تر سوگند را می توان برای تمام جنایت های عمدی و غیرعمدی یاد کرد که متهم برای اثبات آنها دلیلی نداشته و دادگاه هم ادلهای در جهت اثبات اتهام وی، پیدا نکرده باشد.
در این بین موردی هم برای شاکی تعریف شده که با تکیه بر آنها می تواند به سوگند رجوع کند که بسته به نوع جرم که عمدی باشد یا غیرعمدی، شرایط تفاوت می کند. به عنوان مثال نصاب قسامه در قتل عمدی ۵۰ قسم است اما در قتل های غیرعمدی ۲۵ قسم کفایت می کند.
تعداد مورد اشاره همیشه ثابت نیست. در مواقعی پیش می آید که تعداد قسم با توجه به میزان دیه تعیین شود. برای مثال در جنایتی که دیه آن معادل دیه کامل است، ۶ قسم کفایت می کند. همچنین در سوگند جراحت ها یا جنایت های غیر از قتل عمدی، امکان تکرار قسم توسط شخص قربانی یا شاکی وجود دارد اما در قتل عمدی، حتماً باید نصاب ۵۰ نفر مرد رعایت شود و با تکرار قسم نمی توان جنایت را ثابت کرد.
مهلت مقرر اقامه قسامه
شاکی مطابق با قانون سه ماه مهلت دارد اقامه قسامه کند؛ یعنی می تواند یا ۵۰ نفر از خویشاوندان مرد را حاضر کند تا برای اثبات جنایت قسم بخورند یا از متهم بخواهد اقامه قسامه کند و تبرئه شود. در صورتی که در مدت سه ماه، شاکی اقامه قسامه نکند یا از متهم طلب قسامه نکند، از متهم رفع اتهام شده و متهم آزاد می شود. اگر شاکی بتواند اقامه قسامه کند، که در قتل عمدی قصاص اثبات می شود اما اگر خودش نتواند اقامه قسامه کند و از متهم تقاضای قسامه کند، در این صورت متهم با اقامه قسامه تبرئه می شود.
رأی وحدت رویه ۸۱۵: قسامه مثبت جنبه خصوصی جرم است نه جنبه عمومی آن |
باید توجه داشت در اقامه قسامه برای رفع اتهام، نیازی به حضور ۵۰ نفر نبوده و خود متهم می تواند به میزان نصاب آن، قسم را تکرار کند. اگر متهم اقامه قسامه نکند، محکوم به پرداخت دیه می شود.
در خصوص این که تکلیف دادگاه برای مواقعی که شاکی نمی داند حق توسل به سوگند دارد باید گفت که در هر پرونده جنایی، دلایل مختلفی وجود دارد و دادگاه با توجه به شرایط، می تواند حقوق اصحاب دعوی را به آنها گوشزد کند.
امتناع شاکی از ادای سوگند
در صورتی که شاکی از ادای سوگند امتناع کند، متهم تبرئه می شود. اگر در مدت سه ماه، شاکی اقامه قسامه نکند یا از متهم طلب قسامه نکند، از متهم رفع اتهام شده و متهم آزاد می شود.
در جنایت بر اعضا و منافع و جراحات اعم از عمدی یا غیر عمدی در صورت لوث و فقدان ادله دیگر با اقامه قسامه می توانند جنایت مورد ادعا را ثابت و مطالبه دیه کنند اما حق قصاص با آن ثابت نمی شود.
تلخیص گفتگوی روزنامه حمایت با دکتر حسین آقایی نیا، حقوقدان و دانشیار گروه جزا و جرم شناسی دانشگاه
با سلام و ممنون از سایت خوبتون
یه سوال؟
در دادگاه تجدیدنظر بنده به عنوان متهم به ضرب و شتم محکوم به دیه اعتراض دادم و بدون ادله کافی، قاضی به من گفت می تونی قسم بخوری گفتم؟ بله و رفتم وضو گرفتم آمدم، بعد به شاکی گفت: می تونی قسم بخوری، اونم گفت بله و به همراه منشی رفت وضو بگیره، بعد آمدن، منشی گفت اصلاً وضوگرفتن بلد نیس، با این حال سوگند خورد و قاضی قبول کردد!!!
نمی دانم چطور تصمیمش عوض شد،
آیا بنده که به عنوان منکر بودم، حق سوگند اول با منکر یعنی بنده نباید می بود یا…؟!!!
لطفا راهنمایی کنید، مرسی
با سلام و سپاس از حسن نظر شما
هرچند عبارت «بدون ادله کافی» در سئوال مبهم بوده و مشخص نیست که ادله موجود ولی غیرکافی چیست، اما با توجه درخواست قاضی از شما و شاکی به نظر می رسد که قرائن و اماراتی موجب ظن قاضی به ارتکاب جرم از سوی شما وجود داشت و ایشان مورد را از موارد لوث دانست.
به حکم مواد قانونی، در جنابت عمدی یا غیرعمدی بر اعضاء و منافع که دلیلی غیر از سوگند منکر (مدعی علیه یا متهم) نباشد، ابتداء مجنی علیه (شاکی) می تواند با توجه به نوع صدمات و جراحات وارده و میزان دیه متعلقه، به تعداد معینی که در قانون احضاء شده است، سوگند یاد کند تا جرم ثابت و دیه به وی پرداخت شود. تنها در صورت امتناع مجنی علیه و مطالبه سوگند از سوی وی از مدعی علیه است که این شخص با قسامه تبرئه می شود.
بنابراین، به نظر می رسد که درخواست قاضی از شما در اخذ وضوع برای اتیان سوگند را، باید از باب آن دانست که تا اگر شاکی امتناع کرده ولی در عین حال از شما مطالبه سوگند نمود، شما آماده باشید! هرچند به اعتقاد ما بهتر بود مقام قضایی تأمل می نمودند تا وضعیت سوگند شاکی مشخص شود و بعد از شما درخواست می کرد تا موجب شبهه و تردید جانبداری وی از شاکی برای شما ایجاد نشود.
ضمناً بعد از طرح هر سئوال، باید منتظر پاسخ بمانید و از طرح مکرر آن خوداری نمایید. در صورت تعجیل در پاسخ باید یکی از بسته های مشاوره تخصصی را سفارش دهید.