با سلام و درود
پدر بنده از تاریخ ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۸ با برادرش ملک کشاورزی که از پدر بزرگم به ارث رسیده را شریکی کاشت و برداشت میکنن و سند رسمی مشاعی برای زمین ها گرفته اند
عمویم از بی سوادی و سادگی پدرم سو استفاده کرده و محصول برداشت شده از زمین ها را که ۱۰ هکتار زمین کشاورزی برای پدرم هست را به پدرم نمی داده و از پول محصول کشاورزی عمویم برای خود و زنش فیش حج مکه، خودروی پراید برای پسرش عروسی گرفت اعم از مهریه، طلا و …
دعوی اجرت المثل ایام تصرف ملک مشاعی را با شهادت شهود می شود اثبات نمود؟
کل اهالی روستا نیز از تضضیع حق پدرم توسط عمویم خبر دارن، اگه تحقیقات محلی هم انجام شود.
در ضمن پرونده موجود در جهاد کشاورزی ملک کشاورزی مشاعی نیز بنام عمویم میباشد یعنی ثابت میکند که همه پولها به حسابش واریز میشده؟
قسمت اول رو یادم رفت اعلام کنم
ملاک صلاحیت دادخواست منوط به زمان طرح هست درسته؟ اول اینکه هنوز نمیتونم دلیلی بر اینکه دستور موقت استرداد طفل چرا به شوری ارجاع شده پیدا کنم، دوم اینکه بعد معطلی در شوری و اومدن به شعبه حقوقی (شعبه خانواده در حوزه قضایی وجود نداره و صلاحیت با حقوقی هست) در حالی که آدرس خوانده در زمان طرح درخواست دستور موقت همان مقر درحال رسیدگی هست، چجوری فقط با ادعای وکیل خوانده مبنی بر سکونت موکل در شهر دیگر به استناد آدرس ثنای دادخواست مطالبه مهریه، قاضی شعبه در انشای رای به عدم صلاحیت محلی طبق ادعای وکیل خوانده و اذعان خواهان! قرار صادر نموده (اذعانی نکردم و اتفاقا اعتراض کردم به این عدم رسیدگی و با گرفتن برگه اظهارات به دست خط خودم نوشته و درخواست تامین دلیل محل سکونت زوجه نمودم)
جالب اینکه در همون هفته تجدید نظرخواهی از پرونده مطالبه نفقه زوجه اومد به همون شعبه در حالی که آدرس زوجه (تجدید نظرخوانده) و من (تجدید نظرخواه) مربوط به شهر دیگری بود اما قبول نکردن و حتی با وجود صادر شدن حکم تمکین، تجدید نظرخواهی رو رد کردن و یا اینکه بنده درخواست صدور نیابت قضایی ملاقات طفل به استناد آدرس هر ۳ نفر به شهر خودم نمودم که قاضی مربوطه رد کرده و دلیلش رو سکونت واقعی زوجه در اون شهر اعلام نمودن در نفقه طفل هم رای شوری بصورت زیر دادخواست خانم … به ولایت از فرزند مشترک بنام … فرزند آقای … وارد بوده و … اینم یک نمونه دیگه از نقض حقوق ولایت قهری درحالی که با توجه به خواهان بودن طفل خوانده بودن بنده و نمایندگی زوجه نسبت به طفل بنظر باید این جوری انشا می شد:
دادخواست آقای (طفل) با نمایندگی خانم (زوجه) به طرفیت زوج مبنی بر مطالبه نفقه طبق ماده ۶ حمایت خانوده و ۳۳ مورد دیگه همانند این!
این موارد با توجه به اینکه در شهر دیگری بوده و مستلزم زمان و هزینه جهت عدالت خواهی هستن، که عدالت خواهی هم پاسخ گو نشد و رایها تایید شد با شکایت علیه قاضی که ضمانت اصلاح رای نداره (نفقه طفل بکنار چون دِین هست) قابل جبران هست؟
و اینکه با توجه به ماده ۶ حمایت خانواده که میگه ابتدا ضرورت مورد بررسی قرار گیرد، منظور مگه موضوع حضانت نیست؟ چرا هنوز بعد از تموم شدن دادخواستهای قابل طرح در مورد حضانت تصمیمی متخذ نشده؟ در حالی که زوجه به عللی مشخص فاقد صلاحیت هست اما رسیدگی واقعا جانب دارانه هستن چرا که حسب ماده ۴۲ حمایت خانواده، حتی مادر حضانتم داشته باشه حق خارج کردن طفل از شهر محل سکونت رو نداره مگر به حکم قانون ایشون حضانت ندارن حکم قانون رو چجوری داشته باشن؟
طفل رو با وجود محکومیت به ملاقات، هیچ موقع نیاورن ببینم، ۹ ماهه حتی نزاشتن بصورت تلفنی صحبت کنم، کاملا از مکان و نوع نگهداری طفل بیخبرم، با وجود جرایمی مثل سرقت و تخریب و تهدید و فروش مال غیر سر زده از طرفین هم تنها ۴ دادخواست از جانب من طرح شده که یکی تمکین یکی ملاقات و دوتا حضانت هست مهریه هم پرداخت شده، اما هنوزم با وجود بردن جهازیه دادخواست استرداد چهارم هم ارائه شد، واقعا باید طفل رو به فشار روانی که ایجاد میکنن بفروشم؟
بسمه تعالی
از موارد هم مطالبه مهریه همین سوال است که باید با اصولی منطقی به نتیجه برسیم، لذا خدمت شما عزیزان عرض کنم:
مهریه نوعی طلب مال است که پرداخت آن چنانچه مشروط به چیزی نشده باشد و یا توافقی در مابه ازاء نشده باشد و یا فسخ نکاح صورت نگرفته باشد، در هر زمان توسط زوجه قابل مطالبه است و حتی برای وراث نیز همین حق باقیست که برای مطالبه مهریه زوجه وفات یافته اقدام کنند و مطالبه نمایند.
در بسیاری موارد دیده شده بعد از فوت زوجه، پدر و مادرش اقدام و حق را مطالبه و مهریه را گرفته اند، لذا تفاوتی نمی کند که طلاق صورت گرفته باشد یا خیر، مدت زمانی بر آن گذشته باشد یا خیر یا این که زوجه زنده باشد یا در قید حیات نباشد، زیرا مانند چکی است که بدهکار به طلبکار داده باشد و تعلق چک به دارنده همان طوریست که مهریه به زوجه دارد.
چرا که از حقوق متعلقه و لازم الاجرای زوجه است که در یک عقد لازم منعقده گردیده.
با سلام
1- از توضیح اولیه شما چنین بر آمد که متن ابراء در سند عادی نوشته شد که پیشنهاد گردید هر گونه متنی در این خصوص در سند رسمی تنظیمی در یکی از دفاترخانه ها صورت گیرد.
با سلام
من برای تنظیم سند ابرا مهریه به دفترخانه مراجعه کردم و این سند را برای بنده تنظیم کرده اند که در انتها آورده ام.
سند اقرارنامه غیرمالی
اینجانب … با مشخصات مذکور همسر قانونی آقای … با مشخصات مذکور، برابر سند ازدواج … اقرار و اعتراف صریح و شرعی و قانونی می نمایم بدینوسیله ذمه زوج را از بابت قسمتی از مهریه که عبارت است از … را ابرا نمودم و دیگر هیچگونه حق و ادعایی و طلبی ندارم و ذمه زوج از این بابت و شرط مزبور بری گردیده است و چنانچه بعدها در این مورد ادعایی نمایم، باطل و از درجه اعتبار ساقط است. با توضیح به اینکه سایر اقلام به قوت خود باقی است.
این مورد که نوشتید این سند اقرار به ابراء است و باید یک سند دیگر هم برای ابراء تنظیم شود، منظورتون چیه؟
همه دفترخانه ها فقط همین یک سند را تنظیم می کنند، آیا این سند اعتبار ندارد؟ یا باید تغییر کند؟
لطفا اگر اصلاحی در متن نیاز است بفرمایید.
چنانچه مهریه در ازای اجرای صیغه طلاق بذل نشده باشد یا به هر نحو دیگری صلح نشده یا اقرار به دریافت نشده باشد و طلاق با بذل قسمتی هر چند کوچک از مهر واقع شده باشد ، هر زمان قابل مطالبه است.
به موارد فوق باید عدم ابراء مهریه در قبل از طلاق را نیز اضافه نمود. به این معنی که اگر زوجه از زمان عقد تا قبل از طلاق، مهریه مورد تعهد زوج را به وی ابراء نکرده باشد، حق مطالبه مهریه را خواهد داشت.
چنانچه مهریه در ازای اجرای صیغه طلاق بذل نشده باشد یا به هر نحو دیگری صلح نشده یا اقرار به دریافت نشده باشد و طلاق با بذل قسمتی هر چند کوچک از مهر واقع شده باشد ، هر زمان قابل مطالبه است.
در طلاق، زوجین باید در خصوص پرداخت مهریه با هم توافق کنند.
زن پس از ازدواج، چه در دوران زندگی زناشویی و چه در هنگام طلاق و حتی پس از طلاق نیز می تواند مهریه را مطالبه نماید.
با سلام و خسته نباشید
سوالی داشتم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
زوجه مهریه خود رو از طریق اداره اجرای اسناد رسمی به اجرا گذاشته و از بابت سکه ها یه قطعه زمین توقیف کرده که پس از طی مراحل مزایده، با توجه به این که کسی در مزایده شرکت نکرد، زوجه خود برنده مزایده شده و پیش سند نیز صادر و جهت تنظیم سند به دفترخانه ارجاع شد.
دفتر خانه جهت تنظیم سند از شهرداری و دارایی استعلام گرفته ولی چون زوج برای زمین مذکور درخواست پروانه کرده بود و به شهرداری بدهکار است، شهرداری جهت تنظیم سند نامه نداد و ما هم پول پرداخت بدهی شهرداری رو نداشتیم لذا تو این مرحله موندیم.مطالبه مهریه
حالا زوج آمده تو زمین بتن ریزی کرده و اسکلت بندی 2 طبقه رو انجام داده و داره ساخت و ساز می کنه و شنیدیم که داره پیش فروش می کنه.
سوالی که داشتم اینه که، راه حل ماچیه و چه جور می تونیم توقف عملیات ساختمانی رو بگیریم و مرجع صالح کجاست؟
چون ثبت می گه بما ارتباطی نداره، ما باید چه کاری انجام بدیم ممنون از شم ا?
با درود
1- به حکم بند ب ماده 113 قانون برنامه پنچ ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، زوجه برای مطالبه مهریه باید ابتداء به ساکن از طریق اجرای ثبت اقدام شود که لازم آن، مراجعه قبلی به دفتر ازدواج مربوطه و درخواست صدور اجراییه به میزان دلخواه هاز مهریه برای اجراء و صدور اجراییه و تقدیم آن به اجرای ثبت اسناد و املاک محل است.
2- هرچند الزام قانونی فوق ناظر به مراجعه اولیه زوجه به اجرای ثبت است لکن دلالتی بر وصول یکجای مهریه نداشته، در نتیجه منعی قانونی در مطالبه بخشی از مهریه از اجرای ثبت اسناد و املاک و مابقی از دادگاه و یا به کیفیتی که در سئوال بیان شد، وجود ندارد.
3- با توجه به ماده 131 (اصلاحى 1373/12/28) قانون ثبت اسناد و املاک کشور با اصلاحات و الحاقات بعدى، پرداخت پنج درصد حق الاجرای ثبت بر عهده متعهد علیه سند قرار دارد که این امر از محاسن مراجعه زوجه به اجرای ثبت است.
4- چنانچه اجرای ثبت نتواند ظرف مدت 2 ماه از تقاضای اجرا، نسبت به شناسایی و توقیف اموال متعهد سند اقدام کند یا ظرف مدت 6 ماه نسبت به اجرای مفاد سند اقدام نماید، زوجه میتواند با انصراف از اجرای مفاد سند و دریافت گواهی موضوع بند (ب) ماده ۱۱۳ قانون برنامه ششم توسعه برای مطالبه مهریه با لحاظ بند ج ماده 9 قانون شوراي حل اختلاف و همچنین بند 6 ماده ۴ قانون حمایت خانواده حسب مورد به شورای حل اختلاف و دادگاه خانواده رجوع کند.
توصیه می شود مطالب زیر را حتماً مطالعه نمایید:
شرایط طرح دعوای مطالبه دین موضوع سند رسمی لازم الاجرای ثبتی در دادگاه
آیین نامه اجرایی شناسایی و توقیف اموال مدیون در اجرای مفاد اسناد رسمی
آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرای ثبتی