وقتی آقایی فوت میکنه، بعد از فوت او وصیت نامه اش خوانده میشه و مشخص می کنه زمینی رو به آقای «ب» عقد تملیکی کرده ولی وراث آقا از اجرای وصیت او امتناع می کنند.
آقای «ب» در چه برهه زمانی میتونه علیه وراث شکایت کنه و دادگاه صالح کجاست؟
با عنایت به مواد 827 و 833 قانون مدنیوصیت تملیلی زمان موجب تحقق مالکیت موصی له می شود که بعد از فوت موصی، موصی له آن را قبول کند و تا این زمان، وراث نمی توانند در آن در موصی به تصرف کنند.
به موجب بند 3 ماده 869 قانون مدنی، اخراج وصیت تا ثلث از ترکه، بدون اجازه وراث و قبل از تقسیم ترکه صورت می گیرد.
با عنایت به مواد 162 و 163 و 164 قانون امور حسبی، وصیت از امور راجع به ترکه محسوب شده که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه محل آخرین آقامتگاه متوفی در ایران است.
آقای «ب» باید از دادگاه صالح مزبور، درخواست اجرای وصیت نماید.
پدرم در سال ۸۲ ملکی را به نام من زد که بعدها با فشار برادران و خواهران در سال ۹۵ پدرم وصیتی نوشت و در یکی از بندها ذکر شده، آپارتمان محل سکنی خودم را برای این که بعد از فوت من وراث دچار مشکل نشوند، به نام پسرم کرده ام که پس از فوتم خانه را فروخته و بین وراث مساوی تقسیم شود و خواهرم و پدرم و خودم بنا به شرایط حادی که بود، بخاطر پدرم امضا کردم.
می خواستم بدونم آیا با این وصیت پدرم وراث دیگر می توانند ملکی که سند قطعی به نام من می باشد را بگیرن یا خیر؟