[salar]

با سلام

سال ۸۶ پدرم یک واحد آپارتمان را که به دلیل وقفی بودن و بدهی وام مسکن هنوز سند آن آماده نبود، با یک برگ وکالت نامه قطعی و بلاعزل در محضر اسناد رسمی بنام خودش خرید و بدون هیچ حرفی و قراری مجانی در اختیار من و همسرم گذاشت، به هدف کمک و ادامه زندگی مشترک.

تا این که سال ۹۲ در اوج اختلاف منو همسرم هر دوی ما را به دفترخاته اسناد رسمی برد و همان وکالت نامه را عیناً بصورت سه دانگ سه دانگ به من و همسرم تنفیذ وکالت نمود و گفت این هدیه من به شماست.
همسر من سال ۹۷ بعد از یک مشاجره، به صورت مخفیانه به سراغ شخصی که پدرم از او آپارتمان را خریده بود رفته و از ایشان برای تبدیل وکالت نامه سه دانگ خودش به سند مالکیت رسمی از فروشنده اول آپارتمان تقاضای همکاری کرده و با قرار این که همه هزینه‌ها را همسرم بپردازد، وارد همکاری مجرمانه و فروش مال غیر اقدام می کنند و موفق به گرفتن سند مالکیت مشاعی به نام خودش شده است و پس از آن سه دانگ این سند را به نام همسرم انتقال می دهد.

همسرم با این سه دانگ حکم ۲۲ میلیون اجرت المثل ایام تصرف و حکم و دستور فروش و نهایتا مزایده ملک را در بهمن ۹۸ برنده شده است.

و حالا که پدرم از موضوع طلاق مطلع شده، به همسرم اظهارنامه استرداد هبه فرستاده و دنبال راهی برای شکایت از فروشنده اول آپارتمان هست.

لطفاً راهنمایی بفرماید.

ضمنا همسر من با توجه به داشتن سند مالکیت، دادخواست اثبات مالکیت را در دادگاه حقوقی داده که یک ماه دیگر زمان رسیدگی ان است.

مزایده را هم خودش برده و الان ۵ ماه از مزایده گذشته ولی نه اجرای احکام پولی به من داده نه توانسته سند مالکیت بعد از مزایده را از اداره ثبت اسناد به نام خودش صادر کند و به اجرای احکام ارایه بدهد.

البته الان که پدرم پیگیر موضوع شده، فروشنده اول عقب نشینی کرده و به من اعلام کرده سه دانگ شما نزد من امانت است، هر وقت بخواهی آن را به تو انتقال می دهم.

لطفاً راهکار های حقوقی و کیفری برای مطالبه فوق ما بفرمایید.

[kkratings]

لینک کوتاه مطلب: https://www.ghazavatonline.com/?p=72385

جستجوگر انجمن‌های مشاوره حقوقی

تبلیغ متنی: بهترین وکیل مشاوره حقوقی رایگان آنلاین در موسسه تهران وکیل

[علیرضا مرادی]

با درود

در سئوال روابط حقوقی افراد ذکرشده و اقدامات انجام شده از سوی آنان به صورت کامل بیان نشده که این امر سبب می شود تا نتوان تحلیل حقوقی صحیح برای پاسخگویی به سئوالات نمود.

بنابراین، پاسخ حاضر صرفاً بر مبنای اطلاعات بیان شده در سئوال و با این قید که وقف نسبت به عرصه بوده ولی اعیانی ملک شخص می باشد، به شرح زیر بیان می گردد:

1- با توجه به اقدام بعدی همسر شما، مشخص می شود که پدر شما «عقد بیع» که از آن به «خرید» تعبیر شده، منعقد ننموده است بلکه صرفاً وکالت در خرید و فروش اعیانی از مالک داشته است.

بنابراین، تا زمانی که پدر شما وکالت را اجراء ننموده، مالک آپارتمان محسوب نشده بلکه صرفاً وکیل مالک در فروش می باشد. به همین دلیل است که تنفیذ وکالت بعدی پدر به شما و همسرتان، صرفاً در نفس وکالت نافذ است همسرتان برای انتقال رسمی سه دانگ ملکی خود ناگزیر از مراجعه به مالک شد.

2- در صورتی که پدر شما به موجب وکالت، حق در اختیار قراردادن مورد وکالت به دیگری را داشت، این عمل در قالب حق انتفاع یا عقد عاریه به وکالت از مالک قابل بررسی است والا عمل فضولی محسوب شده و نیاز به تأیید مالک است.

3- در صورتی که همسر شما به مالک مراجعه و موفق به تنظیم سند مالکیت رسمی انتقال سه دانگ سهم خود شده، این عمل فاقد اشکال حقوقی است. با این وصف، مقصود شما از «فروش مال غیر» مشخص نیست! مضافاً اگر همسرتان سند مالکت رسمی اخذ کرده، «دعوای اثبات مالکیت» فاقد توجیه حقوقی است.

4- دعاوی که همسر شما به استناد مالکیت اقامه شده که به ظاهر فاقد اشکال است، هر چند اعلام نظر در ماهیت آن مستلزم بررسی مستندات دعاوی است.

5- ماهیت حقوقی واگذاری از سوی پدر به شما و همسرتان مشخص نیست که در قالب کدام یک از عقود صورت گرفته است.

در صورتی که در قالب عقد هبه بوده باشد، به موجب ماده 795 قانون مدنی هبه باید از سوی مالک یا به وکالت از سوی وی صورت گیرد، زیرا ثمره آن تملیک مجانی ملک است. لذا چنانچه در وکالت نامه پدر چنین حقی به وی واگذار نشده باشد، عقد هبه فضولی محسوب که نیازمند تأیید مالک است مگر این که وکالت پدر شما از نوعی بوده که مطابق رویه برخی قضات مبنی بر «در عرف کنونی، تنظیم وکالت‌نامه بلاعزل و تحویل اسناد مالکیت به وکیل، به‌منزله انتقال مورد وکالت تلقی می‌گردد» باشد که در این صورت، فاقد اشکال خواهدبود.

[kkratings]

لینک کوتاه مطلب: https://www.ghazavatonline.com/?p=72385

جستجوگر انجمن‌های مشاوره حقوقی

تبلیغ متنی: بهترین وکیل مشاوره حقوقی رایگان آنلاین در موسسه تهران وکیل

[نویسنده]

نوشته‌ها